خانه، كانون حقيقي فراگيري

هفته ي پيوند اوليا و مربيان را بهانه كرديم تا مطالب آموزنده اي را در باره ي محيط خانوادگي مناسب و نقش آن در تربيت فرزندانمان ارائه دهيم. اميد است مورد قبول واقع گردد. 

هيچ كودكي يك » جزيره »  نيست و فارغ از محيط زندگي نمي كند. كودكان حالت واقعي خود را در ارتباط با اجتماع و اشخاص مي يابند. روح آنها خدشه پذير است و خوبي و بدي، آنها را تحت تاثير قرار مي دهد. نوزاد انسان حداقل تا چند سال نياز به مراقبت و نگهداري مداوم دارد تا بتواند به استقلال نسبي برسد.خرد و عقل تكاملي انسان به دوران وابستگي طولاني تري براي تطبيق با هر نوع محيط و شرايط نياز دارد.كودك انسان مي تواند از تجارب بزرگتر ها استفاده كند و از آنها كمك مي گيرد تا تحت شرايط و مقتضيات متفاوتي رشد و پرورش يابد.كودكان در سنين قبل از دبستان مي آموزند كه چگونه و با استفاده از چه راه حل هاي معقولي زد و خورد بين خود و دوستش را پايان بخشد.كودك  دبستاني زماني كه در انجام تكاليف مدرسه سر در گم است ، با راهنمايي والدين كارهايش را سرو سامان بخشيده و يك به يك انجام مي دهد.والدين ، زماني كه معتمد فرزند خود باشند، به او كمك مي كنند تا تجسسي گذرا را تجربه نمايد و پس از رشد مناسب  به عنوان فردي بالغ ، مسير زندگي اش را مشخّص نمايد.از سوي ديگر ، كودكان بزرگ تر ها را زير نظر دارند به سخنان آنها گوش فراداده سعي مي كنند آنها را درك نمايند و به آنها پاسخ دهند و از همين طريق ناخود آگاه مطالبي را فرا مي گيرند.در مدرسه، تدريس به طريق مشخصي انجام مي شود و كودك آگاهانه آن را فرا مي گيرد.امّا در خانه صرفا» به دليل همزيستي با بزرگتر ها ، كودكان ، از شيوه ي رفتاري ، عقايد و باورهاي آنها ، برداشت ضمني دارند و از همين طريق تدريجا» ناگفته ها را مي شنوند و پيچيدگي اتّفاق ها ي گوناگون را درك مي نمايند.به عبارت ديگر شيوه ي رفتاري بزرگ ترها در ارتباط با كودكان ، همانند آيينه عمل مي كند و كودك خود را در آنها مي جويدو مي بيند.از سويي ديگر والدين  و بزرگتر ها ، همانند پنجره هايي، مسير هاي مختلف زندگي را مشخّص نموده و حتّي گاه نا ممكن را ممكن مي سازند.

محيط خانوادگي مناسب كدام است؟ 

محيط خانوادگي ، به جهت تاثير قابل توجّهي كه در روح و روان كودك بر جاي مي گذارد ،مهم ترين معرف و محرك نبوغ ذاتي كودك نسبت به دنياي خارج از خانه مي باشد. در صورتي كه  استعداد دروني كودك در آنجا شناخته شده و پرورش مي يابد.بر خلاف آن چه كه بزرگ تر ها در گذشته اعتقاد داشتند كه صداي يك كودك خوب نبايد شنيده شود، در يك محيط پويا ، صداي كودك دائم به گوش مي رسد. كودك در چنين محيطي ، مرتّب مشغول انجام فعّاليّت هاي مختلف و خلق آثار گوناگون است.او با قدرت هر چه تمام تر به جستجو مي پردازد، مي نويسد ،مي خندد و با همه ي اعضاي خانواده و محيطش ارتباط برقرار مي كند. در چنين محيطي بزرگ تر ها جذب كارهاي كودكان شده و به آنها كمك مي كنند كه راه هاي مناسبي براي رسيدن به اهداف خود بيابند.در چنين محيطي ، تك تك اعضاي خانواده لازم و ملزوم يكديگرند و در راه كسب تجارب گوناگون دوشادوش هم گام بر مي دارند.آنها مي توانند جاذبه هاي پنهان زندگي روزمره را كشف كنند و از يك اتّفاق عادي ، تجربه اي فوق العاده و استثنايي بيافرينند.در يك محيط خانوادگي سالم و پويا ، والدين به كودكان خود كمك مي كنند تا آنها بتوانند  ارزش هاي مثبت زندگي را درك نمايند.والدين كودكانشان را با قهرمانان دوران آشنا نموده و زندگي پيامبران را كه نقش اساسي در پايه ريزي تمدّن بشر داشته اند بازگو مي كنند .خصايصي همچون شجاعت، مهرباني،درستي و راستي بايد به زبان ساده و قابل فهم كودك ، براي او توضيح داده شود.در يك محيط خانوادگي مناسب ، احترام اعضا به يكديگر حائز اهمّيّت است.اوليا بايد به گونه اي و در موقعيت هاي متفاوت ، به كودك اجازه دهند تا به بيان حال خود بپردازد و از اين طريق عزّت نفس و حس خودباوري و شخصيّت او پرورش يابد.محيط خانوادگي مناسب ، حالات و شرايطي را مي آفريند كه از آن طريق نبوغ ذاتي در كودك ارتقا يافته و در ضمير آگاه او بارور مي گردد. 

برگرفته از كتاب كودك من چگونه نابغه مي شود؟

                                                                              شب و روزتان بهاري 🙂

بیان دیدگاه