…..و در مدرسه ما به كودكان چه مي آموزيم؟ ما به آنها مي آموزيم كه دو به اضافه ي دو مساوي است با چهار، يا پايتخت فلان كشور شهر ….. مي باشد. آيا وقت آن نرسيده است كه به آنها بياموزيم چه هستند؟ بايد از هر يك از آنان بپرسيم: آيا مي داني تو كه هستي ؟ تو يك اعجازي!تومنحصر به فردي!اگر در تمام دنيا بگردي حتّي يك كودك ديگر همانند خود پيدا نمي كني! ميليون ها سال گذشته است و حتّي يك كودك مثل تو پيدا نشده است….ممكن است شكسپير و يا بتهون شوي.تو توانايي هر كاري را داري…. آري تو يك اعجازي!
كودكان زاده شده اند تا بدرخشند
كودكان ذاتا» به دنبال آموختن هستند. در غير اين صورت نسل انسان مدّت ها قبل از بين رفته بود.خوشبختانه كودك انسان شيوه ي رفتاري انعطاف پذيري در ارتباط با محيط خود دارد و اگر چنين نبود، ما انسان ها اكنون فسيل هايي در قعر دريا چه ي تاريخ مي بوديم.بايد اذعان كرد كه وجود ما به طريق والاتري طراحي شده و ما قادريم خود را با شرايط مختلفي وفق دهيم . در ژن هاي ما » فراگيري» حك شده است . هر كودكي كه متولّد مي شود سلسله رفتارهاي از پيش تعيين شده اي ندارد، بلكه او ذاتا» قادر است » فرابگيرد» . از اين رواست كه كودك در شرايط مختلف عكس العمل هاي مختلفي نشان مي دهد و اين خاصيّت انعطاف پذيري و تطبيق رفتار با شرايط محيط ، حقيقتا» شگفت انگيز است.
وجود كودك ، سرشار از اختراع و ابداع است.حتّي عدّه اي معتقدند كه هر گونه تحوّل در موجودات زنده، ثمره ي تغييرات در كودكان همان نسل و گروه مي باشد. دانشمندان معتقدند كه اگر ما بخواهيم نسل انسان باقي بماند، مي بايست سعي كنيم تا خصوصيات رواني كودكان به بزرگسالان نيز منتقل گردد.
قابليّت استقبال از هر گونه تجربه ، كودكان را در زمره ي نوابغ حقيقي در هر فرهنگي قرار مي دهد.نكته ي قابل توجّه اين جا است كه نوابغ دوران عموما» روحيه ي كودكانه ي خود را در زندگاني حفظ كرده اند. شواهد متعدد نشان مي دهد كه نوابغ، دوران كودكي را الهام بخش زندگي خود قرار داده اند. در واقع پژوهش ها و كار ها يي كه خاص بزرگسالان است ، انگيزه ي » نابغه گونه » را در انسان ايجاد نمي كند، بلكه اين انگيزه پيامد دوران كودكي و روحيه ي خلاّق و پر تكاپويي است كه هر كودك در مقاطع مختلف از خود نشان مي دهد.
برگزيده اي از كتاب : كودك من چگونه نابغه مي شود؟ نوشته ي توماس آرمسترانگ
سبز و بهاري باشيد 🙂